زردتشت
 
 
محسن بهاري


تعداد بحث های ایجاد شده: 15
امتیاز بحث های ایجاد شده: 47

تعداد بازدید: 1621
امتیاز بحث: 7

آيا ايرانيان قديم آتش پرست بودند؟
1389/08/10

دينى كه اين پيامبر ايرانى تعليم كرده، يك آيين اخلاقى و طريقه يگانه پرستى است. زرتشت خداى معبود و متعال خود را «اهورا مزدا» لقب داده، يعنى خداى حكيم، كه داراى علم و خلاّق وآفريننده نظّام طبيعت است. او مزدا را صاحب اهوراى حقيقى پنداشت و عبادت و پرستش را خاص ذات او قرار داد . وى را خداوند متعال و قادر و قاهر شمرد كه ذاتش به حكمت محض و خير مطلق متّصف است.او خود را پيامبرى مبعوث از طرف اهورامزدا معرفي نمود . در «گات‏ها» به كتاب آسمانى زرتشتى‏ها، تأكيد مى‏كند كه خدا او را برانگيخته و مأمور ساخته، و دين او بهترين و كامل‏ترين اديان است. زرتشت برخلاف نظريه بعضى از زرتشتيان متاخر، آفرينش تمام موجودات را برحسب مشيت و اراده متعال اهورامزدا مى‏دانست. در گات‏ها صراحتاً اهورا مزدا را موجب و موجد نور و ظلمت - هر دو - مى‏داند
احترامي كه زرتشتيان به آتش دارند از اين روي است كه آتش  تنها پديده طبيعت ميباشد كه به هيج وجه آلوده نميشود وهميشه سر به بالا دارد .

نظرات کاربران
ترتیب نظرات: جدیدترین به قدیمی ترین
نويد بازی گوش (1389/08/29 11:30:59)
نه ايرانيان قديم يکتا پرست بودن وآتش در دين زردتشت يک نماد است که براي آن ارزش زيادي قاعل هستند


عالم Alem ... (1389/08/27 15:9:46)

دروووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود


بنده هم توصيه  مي کنم ما شاهنامه زياد بخونيم کتابي بسيار مقدس از لحاظ ايراني بودنش هست .
   
بنياد نهادن جشن سده
يـکـي روز شـاه جــهــان ســـوي کــــوه...............گــذر کـــرد بــا چــنــد کــس هـم گــروه
يک روز هوشنگ ، پادشاه جهان با چند نفر از يارانش از کنار کوهي عبور مي کردند
پـــــديـــد آمــــــد از دور چــيــــــزي دراز...............ســيـــه رنـــگ و تــيـــره تـن و تـيــز تـاز
ناگهان مار سياه و قوي و دراز اندامي به سرعت از دور نمايان شد
دو چشم از بر سر ، چو دو چشمه خون...............ز دود دهــــانـــش جـهــان تــيــره گـــون
دو چشم او مانند دو چشمه ي خون قرمز رنگ بود و از دهانش دود تيره رنگي بيرون مي آمد
نــگـــه کــرد هـوشنــگ بـا هوش سنگ...............گــرفـتش يـکي سنگ و شد پيش جنگ
هوشنگ ، با هوش و ذکاوت به سنگ نگاه کرد و سنگ را در دست گرفت و به جنگ مار رفت
بــه زور کــيـــانــــي بــيــازيـــد دســــت...............جـهــانــســوز مار ، از جــهـانجـو بجست
با قدرت و زور کياني سنگ را به طرف مار پرتاب کرد ، ولي مار با چالاکي فرار کرد
بــر آمــد بــه سنـگ گـران ، سنگ خورد...............هم آن و هم اين سنگ بشکسـت خورد
سنگي که هوشنگ پرتاب کرده بود ، به سنگ بزرگي برخورد کرد و هر دو سنگ به تکه هاي
ريزي شکسته شدند
فــروغــي پــديــد آمــد از هـر دو سنــگ...............دل سـنــگ گـــشـــت از فــروغ آذرنـــگ
از برخورد اين سنگ ها جرقه هايي ظاهر شد و سنگ از آن جرقه ها آذرنگ شد
نـشــد مـــار کــشــتــه ولــيـــکــن ز راز...............پــديـــد آمــد آتــش از آن ســنــگ بــــاز
آن مار کشته نشد ، ولي راز پديد آمدن آتش از آن سنگ آشکار شد
هــر آنــکــس کــه بـر سنــگ آهـن زدي...............ازو روشـــنــــــائــــي پـــديــــد آمـــــدي
از آن پس هر کس که با آهن به سنگ ضربه مي زد ( برخورد دو سنگ خارا ) ، از آن
روشنائي و آتش بوجود مي آمد
جــهـانـــدار پــيــش جـــهـــان آفـــريـــن...............نــيـــــايـــش هـمـــي کرد و خواند آفرين
جهاندار (هوشنگ ) در نزد پروردگار يکتا نيايش کرد و نزد او سپاس گفت
کــه او را فـــروغــي چــنـيــن هديـه داد...............هـمــيـــن آتـــــش آنــگــــاه قـبــلـه نهاد
که به او چنين نور و روشنائي را هديه داده است. و از آن پس آتش را به عنوان قبله قرار داد
بـگـفـتـــا فــــروغ اســـت ايــن ايــــزدي...............پــرسـتــيــد بــايــــد ، اگــــر بـــخــــردي
او به مردم يادآور شد که اين نور و روشنائي از قدرت ها و نعمت هاي يزدان است
، پس اگر صاحب خرد و انديشه هستيم، بايد يزدان يکتا را پرستش کنيم
شــب آمــد ، بــرافـروخــت آتش چو کوه...............هــمــــان شــــاه در گــــرد او بـــا گــروه
هنگام شب ، آتشي به بزرگي يک کوه افروختند و هوشنگ شاه و گروهي از ياران او در گرد
آتش جمع شدند
يــکي جـشن کرد آن شـب و بـاده خورد...............ســـده نـــام آن جــشــن فـرخـنـده کـرد
آن شب را جشن گرفتند و شادي بسيار کردند. هوشنگ نام آن جشن را "سده " گذاشت
ز هـوشـنــگ مــانــد ايـن سـده يـادگــار...............بــســـي بـــاد چـون او دگـــر شـــهـريـار
"جشن سده" از هوشنگ به يادگار ماند. شهرياران بسياري مانند هوشنگ هستند
کــز آبــــاد کـــردن جـــهــان شـــاد کــرد...............جـهــانــي بـــه نــيــکــي ازو يـــاد کـــرد
که با آباد کردن جهان ، مردم را شاد کردند و مردم از آنها به نيکي ياد مي کردند
بـــدان ايـــــزدي ، فــــر و جــــاه کــيــان...............ز نــخـجـيــــــر ، گـــور و گـــــوزن ژيــــان
بعد از آن با شکوه و جلال کياني ، گور و گوزن و آهو را در شکارگاه ها...
جــدا کــــرد گـــــاو و خــــر و گــوسپـنـد...............بـــــورز آوريــــد آنــچـــه بـــُد ســودمـنــد
... از گاو و خر و گوسفند جدا کرد و از آنها در زمينه هايي که سودمند بودند استفاده کرد
جـهــانـــدار ، هــوشـنـگ با هـوش گفت...............بــداريـــدشـــان را جــــدا ، جـفـت جفت
شاه جهان ، هوشنگ با هوش گفت که اينها را جدا و جفت جفت نگهداري کنيد
بــديـشـان بـورزيــد و زيــشــان خــوريــد...............هـمــــي بــــا چــرا خـويـشـتـن پــروريـد
آنها را پرورش دهيد و در کشت و ورز از آنها استفاده کنيد و از شير آنها بخوريد
ز پـــويـنــدگـان ، هـر که مويش نکوست....



نوشابه ايرانپرست (1389/08/27 8:7:28)
تمام كتابهايي كه وحيدآقا معرفي كردند كتابهاي خوبي هستند كه دلالت بر يكتا پرستي زردشتيان دارد.
بجز كتاب اينچنين گفت زردشت كه كتابي كاملا فلسفي و غير مرتبط با زردشت است . ولي به هر حال
گاهي اوقات يك اعتراف به اشتباه نتايج كاملا مثبتي دارد . درود


وحيد فارغی (1389/08/25 18:13:19)

محسن جان کاملاً حرف منطقي و بجايي زدي . چشم . اولاً من يک کتاب بهتون معرفي ميکنم اميدوارم بخونيد و متوجه بشيد که از صحبت من برداشت غلط کرديد . به دليل اينکه من اين کتاب رو خيلي دوست دارم . 

نام کتاب:  زرتشت پيامبر ( ايران باستان)  / موضوع: پيامبران - تاريخ ايران / نويسنده: سعيد قانعي/ ناشر: به آفرين/ نوبت چاپ: سوم/ تعداد صفحات: 368 صفحه / تيراژ: 3250 نسخه/ قطع: وزيري گالينگور قيمت: 56500 ريال  هست . اميدوارم بتونيد مطالعه کنيد اين يک کتاب پر بار و مفيدي هست .
 

2 تا کتاب ديگه هم هست اينها هم کتابهاي خوبي هستن . يکي اينچنين گفت زرتشت تاليف نيچه  / دوم:  آيين زرتشت از کسروي .

 



محسن بهاري (1389/08/25 7:52:21)
 آييني که زرتشت به جهانيان عرضه داشت، آيين توحيدي بود و به مبدأ و معاد و هدايت شريعتي خداوندي و نبوت معتقد بود. شهيد مرتضي مطهري مي گويد: "آن چه در مورد زرتش محقق است اين که او به توحيد در عبادت دعوت مي کرد. اهور امزدا از نظر شخص زرتش نام خداي ناديده، خالق جهان و انسان است، و تنها موجودي است که شايسته پرستش است ."زرتشتي ها معتقدند که روح آدمي پس از مرگ در عالم ديگري زندگي مي کند و زندگي او براساس کارهاي دنيوي اش مي باشد
آنان به بهشت، جهنم و اعراف اعتقاد دارند. در اين باورها (مبدأ، معاد و نبوت عامه) بين اسلام و زرتشت اشتراک هست. در مسائل اخلاقي همانند راستگويي و پرهيز از دروغ نيز دو آيين تا حدودي مشترک اند. جايي که شعار زرتشتيان پندار نيک، گفتار نيک و کردار نيک است، و مي گويند: راستگويي آدمي را بهشت و دروغگويي به جهنم سوق مي دهد. شبيه اين اعتقاد در اسلام هم وجود دارد که گفته شده: نجات در صداقت و هلاکت در دروغگويي است
تفاوت هاي دين زرتشت و اسلام
اما جداي از اين چند امر مشترک، در بسياري از امور تفاوت هست، مثلا دين اسلام بر محور رهنمودهاي پيامبر اسلام، وحي به حضرت و قرآن قرار دارد .که زرتشتي ها را قبول ندارند. آنان آتش را مقدس مي شمارند و در آتشکده ها آتش را فروزان نگاه مي دارند. پيراهن مقدس (سد ره) را طي مراسمي به تن پسران مي پوشانند و ريسمان مقدس (کسستي) را بر کمرشان مي بندند. کالبه مردگان را در برخ خاموش يا در دخمه مي نهند و آن را غذاي لاشخورها مي سازند. اين ها را مسلمانان قبول ندارند. در اعتقاد زرتشتيان جهان از دو نظام خير و شر تشکيل شده است. ذات خوب به همراه شش فرشته روح هاي جاويدان و ازلي را تشکيل مي دهند. ذات به همراه شش فرشتة شر، هفت روح خبيث را تشکيل مي دهند. زردشتي هاي به ازدواج با محارم روي مي آورند، که در اسلام پذيرفته شده نيست در اسلام امهات مسائل احکامي و آنچه که به عنوان فروع دين معروف است، در ده عنوان: نماز، روزه، حج، جهاد، امر به معروف، نهي از منکر، زکات، تولي و تبري، خلاصه مي شود که اين ها را زردشتي ها قبول ندارند.



محسن بهاري (1389/08/25 7:36:29)
معلوم نيست چرا جواب خانم نوشابه حذف شده آيا اينجا هم فيلترينگ وجود داره ؟
جناب وحيد آقاي عزيز البته اين جمله شما كه فرموديد يكتا پرستي از اعراب به ايران آمده كمي جاي شك دارد
بهتر بود بجاي اينكه خانم نوشابه را به صحبتهاي دكتر مشيري دعوت كنيد يك كتاب معتبر در اين زمينه معرفي ميكرديد .



وحيد فارغی (1389/08/24 21:23:32)

خانوم نوشابه من جاهل نيستم  و شما ظاهراً ناراحتي اعصاب داريد اگر متوجه نشديد چي گفتم سوال کنيد تا براتون توضيح بدم .  نه خير خيلي از پيامبران قبل از اسلام و حضرت محمد هم يکتا پرستي رو تبليغ کردن خيي هم خوب تبليغ کردن . من به سوال آيا ايرانيان قديم آتش پرست بودند؟  جواب دادم . الان هم روي حرفم هستم . هيچوقت کسي آتش رو نپرستيده و تا الان هم کسي آتش رو نميپرستن . آتش همواره مقدس بوده و به عنوان يک چيز مقدس قبولش دارند . شما همين الان به يک زرتشتي بگي آتش پرست هستي به شما ميخنده . من نميخوام بگم يکتا پرستي وجود نداشته . تازه کاملاً برعکس که همين زرتشت هم يکتا پرست بوده و همونطور که گفته شد زرتشت خداي خودش رو اهورا مزدا ناميد و گفت خدا ( اهورا مزدا ) او را برگزيده .

پريا  هم حرف منو متوجه  شد و از پاسخي که داده کاملاً مشخصه که منظور منو فهميده . اما شما متوجه نشديد . خودتون رو کنترل کنيد لطفاً.

 



paria irani (1389/08/24 17:37:10)
جناب وحيد يعني قبل ورود اسلام ايرانيان چيزي به نام يكتا پرستي نداشتند؟؟  دين زرتشت يكتا پرستي بود ! به بيراهه كشيدن دنباله ي هر ديني پيش مياد مثل وضع كنوني ايران كه خرافات بيداد ميكنه ! ايرانيان با ورود اسلام يكتا پرست نشدند از قبل يكتا پرست بودند اما اينو قبول دارم كه هميشه يكتا پرست نبودند بعد از ميترا ايرانيان به پرستش آفتاب  و ...  روي آوردند و زرتشت به يكتا پرستي دعوت كرد .


وحيد فارغی (1389/08/24 15:35:16)

خانوم  نوشابه کي اين حرفا رو به شما ياد داده يا از کجا خوندين که ايرانيان از اول يکتا پرست بودند  ؟اعراب يکتا پرستي رو ترويج کردند که به ايران هم رخنه کرد . البته متاًسفانه ما در حال حاضر اون چيزي نيستيم که بوديم .


شما لطفاً از منابع معتبر تري در مورد اين  قضيه مطالعه بفرماييد . مثال صحبت هاي دکتر بهرام مشيري رو در اين باره گوش کنيد .



paria irani (1389/08/24 11:55:29)

نه ! ايرانيان قبل از ورود  اسلام زرتشتي بودند و آتش در دين  زرتشت يك نماد است كه به پيروان خود ميگويد :


?ـ همچون آتش پاک و درخشنده باشند .


?ـ همانگونه که پيوسته شعله هاي آتش رو به بالا ميرود پيروان وي نيز به سوي بالا يعني به طرف روحانيت و انسانيت و ترقي و تعالي عروج يابند.


?ـ آتش با هرچه برخورد کند آنرا نيز چون خود درخشان ميكند .


?ـ شعله هاي آتش هيچگاه به سوي پايين ميل نميکنند آنها نيز بکوشند تا مجذوب خواهش هاي نفساني نشوند .


?ـ همانطور که آتش چيزهاي نا پاک را پاک مي کند و خود آلوده نمي شود آنها نيز با بدي مبارزه كنند  بي آنکه خود آلوده آن شوند .

 ?ـ آتش منبع زيبايي و اساس حيات فعال و بيقرار است و تا بازپسين لحظه حيات از کوشش باز نمي ايستد                                                                                                                 

مپندار كه آتش پرستان بدند       پرستنده پاك يزدان بدند


                                                                            (( فردوسي ))



 1 2  
تمام حقوق برای سایت Tamoochin.com محفوظ است
©2024 Tamoochin.com | TCOM