خدا
 
 
yalda


تعداد بحث های ایجاد شده: 3
امتیاز بحث های ایجاد شده: 10

تعداد بازدید: 480
امتیاز بحث: 2

گفتگوي من باخدا
1389/05/22



گفتم: خداي من، دقايقي بود در زندگانيم که هوس مي کردم سر سنگينم را که پر از

دغدغة ديروز بود و هراس فردا، بر شانه هاي صبورت بگذارم، آرام برايت بگويم و

بگريم، درآن لحظات  شانه هاي تو کجا بود؟

گفت:عزيزتر از هر چه هست، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگي، که در تمام لحظات

بودنت برمن تکيه کرده بودي، من آني خود را از تو دريغ نکرده ام که تو اينگونه هستي

من همچون عاشقي که به معشوق خويش مي نگرد، با شوق تمام لحظات بودنت را به

نظاره نشسته بودم...

گفتم: پس چرا راضي شدي من براي آن همه دلتنگي، اينگونه زار بگريم؟


گفت:عزيزتر از هر چه هست، اشک تنها قطره اي است که قبل از آنکه فرود آيد عروج

مي کند،اشکهايت به من رسيد و من يکي يکي بر زنگارهاي روحت ريختم تا باز هم از

جنس نورباشي و از حوالي آسمان، چرا که تنها اينگونه مي شود تا هميشه شاد بود.

گفتم: آخرآن چه سنگ بزرگي بود که بر سر راهم گذاشته بودي؟

گفت:بارها صدايت کردم، آرام گفتم از اين راه نرو که به جايي نمي رسي، تو هرگز گوش

نکردي وآن سنگ بزرگ فرياد بلند من بود که عزيزتر از هر چه هست از اين راه نرو که

<


نظرات کاربران
ترتیب نظرات: جدیدترین به قدیمی ترین
yalda (1389/06/01 1:26:18)
متناي خيلي زيبايي بود نرگس جون


نرگس ... (1389/05/29 2:34:45)


نرگس ... (1389/05/29 2:33:36)

خدا ذات گل و ذات قناريست..خدا اثبات باران بهاريست..خدا در گل خدا در اب و رنگ است..خدا را مي توان از خلسه فهميد..خدا را در پرستش مي توان ديد..خدا در هر نظر ايينه ماست..همين حالا خدا در سينه ماست..



 1  
تمام حقوق برای سایت Tamoochin.com محفوظ است
©2024 Tamoochin.com | TCOM