علــــــــي شيرازي


تعداد بحث های ایجاد شده: 36
امتیاز بحث های ایجاد شده: 43

تعداد بازدید: 492
امتیاز بحث: 1

دوست داري سنگ نوشتت چي باشه
1387/05/15

ايشالله كه عمر همگي 120 ساله باشه . ولي بالاخره يه روز هممون رفتني هستيم. دوست داري آخرين حرفت كه روي سنگ نوشته بشه چي باشه؟

نظرات کاربران
ترتیب نظرات: جدیدترین به قدیمی ترین
rain love 63 (1388/11/24 18:54:15)
هيچي.1 سنگ ساده مي خوام.بدون اسم و تاريخ


نجوا (1387/12/13 14:45:29)

بر سنگ قبر من بنويسيد خسته بود اهل زمين نبود نمازش شكسته بود/

 

برسنگ قبر من بنويسيد شيشه بود تنها از اين نظر كه سراپا شكسته بود/

 

بر سنگ قبر من بنويسيد پاك بود چشمان او كه دائماً از اشك شسته بود /

 

بر سنگ قبر من بنويسيد اين درخت عمري براي هر تيشه و تبر دسته بود /



سامانتا ... (1387/12/09 2:6:44)

پدربزرگم ازمون خواست تا روي سنگ فقط نامشون و روز وفاتشون را بنويسيم


پس منم همين را ميخوام


در خانه ي تاريک گور در پيش دارم راه دور

کو همنشين جز مار و مور استغفرالله العظيم


 



احمد بحرینی (1387/12/08 18:4:14)
از شمار دو چشم يک تن کم


از شمار خرد هزاران بيش




احمد بحرینی (1387/12/08 15:22:3)
خاک در ديده بسي جان فرساست               سنگ بر سينه بسي سنگين است
بيند اين بستر و عبرت گيرد               هر که را چشم حقيقت بين است
هر که باشي و ز هر جا برسي               آخرين منزل هستي اين است
آدمي هر چه توانگر باشد               چون بدين نقطه رسد مسکين است
اندر آنجا که قضا حمله کند               چاره تسليم و ادب تمکين است
زادن و کشتن و پنهان کردن               دهر را رسم و ره ديرين است
خرم آن کس که در اين محنت گاه               خاطري را سبب تسکين است


و يا


وه که هر گه که سبزه در بستان

                                                 بدميدي چه خوش شدي دل من

بگذار اي دوست تا به وقت بهار

                                                   سبزه بيني دميده از گل من



نجوا (1387/12/08 15:1:44)
دور يا نزديک،
راهش ميتواني خواند
هرچه را اغاز و پاياني است،
حتي هرچه را اغاز و پايان نيست‌ـ!
زندگي راهي است.
از به دنيا امدن تا مرگ!
شايد، مرگ هم راهي است
راه ها را کوه ها را و دره هايي هست،
اما هيچ نزهتگاه دشتي نيست!
هيچ رهرو را مجال سير و گشتي نيست!
هيچ راه بازگشتي نيست!
...


علــــــــي شيرازي (1387/05/15 19:16:16)
خودم كه دوست دارم اين شعر م نوشته بشه: آخرالامر رسيدم به در منزل دوست آنكه عمري طلبش كردم و ديدم چه نكوست سر به خاكش چو نهادم دلم آرام گرفت عاشق دوست همين به كارميدن بر دوست راحت جان طلبي دست مدار از بر دوست رسي آخر به خدايي كه همه عالم از اوست


 1  
تمام حقوق برای سایت Tamoochin.com محفوظ است
©2024 Tamoochin.com | TCOM