تعداد بحث های ایجاد شده: 192 امتیاز بحث های ایجاد شده: 0
لحظه ديدار نزديك است .
باز من ديوانه ام، مستم .
باز مي لرزد، دلم، دستم .
باز گويي در جهان ديگري هستم .
هاي ! نخراشي به غفلت گونه ام را، تيغ !
هاي ! نپريشي صفاي زلفم را، دست!
آبرويم را نريزي، دل !
- اي نخورده مست -
***
مهدي اخوان ثالث
گفت تا آخرش با تو ميمانم
گفتم آخرش کجاست؟
گفت آخر دنياست....
گفتم آخر دنيا کجاست؟
گفت از نگاهم پيداست...
گفتم نگاه تو، رو به کجاست؟
گفت نگاهم رو به پايان زندگيست...
گفتم پايان زندگي کجاست؟
گفت لحظه اي که از عشقت ميميرم!
آنچه لبخند بر لبانم نشاند ديدن تو بود
و آنچه اشك در چشمانم نشاند نبودن تو بود
نگاه كردنم نشانه جستجو كردن تو
و فرار كردنم از دلها نشانه خواستن تو بود
تکه هاي ابرهاي دلتنگي در آسمانم مي بارند
نياز به دست تو دارم که آنها را کنار بزني
آهسته بگو....
آهسته تر از هميشه...........
ميداني که سيب دلم با کلام تو ميرسد؟
+