مهدي بيات


تعداد بحث های ایجاد شده: 471
امتیاز بحث های ایجاد شده: 1024

تعداد بازدید: 570
امتیاز بحث: 2

خاتراط اگه تونستين بخونين خيلي جالبه
1388/07/21


 


سلام بر شما ياران انديشه و قلم! 




احوالاتتون که انشاءا..به سامونه!؟اگر از احوال بنده هم جويا باشين که الحمد لل... جز فرسايش پرده صماغ خانواده ودوستان و کمي تغيير در ضخامت عدسي چشم شما که براي مطالعه ي اين متن ايجاد ميشه کارخاص و مفيد ديگه اي انجام ندادم!! 




 




 اما شما که اولين پست اين فرزند کوچک ملت رو ميخونين(!)بايد بدونين که اين وبلاگ حاصلي است از تلاش هاي بيدريغ دوست جانمون که زبانش مو هايي به قطر گيسشان در آورد بس که ما را تشويق کردند و همچنين تلاش هاي بسيار نماينده ي کلاسمون که امتحانات هفته آينده را به کل از صفحه ي روزگار محو نمودندو همچنين يه عدد کله! تا بيکاري همچين به سرمون بزنه که در پي گشتن به دنبال يه کار مفيد به ياد وبلاگ بيافتيم و اون رو به روز کنيم!  






و اکنون بشنويد از ديروز که خوشبختي چون مادري مهربان ما را در حد بندس ليگا در آغوش کشيد آنگونه که چند باري خود را کتک زديم که اگر خوابيم به سختي تنبيه شده و ديگر احساسات خود را به بازي نگيريم!!و از اونجا بشنويد که ما همچين که وارد سرويس دانشگاه شديم ابتدا دوست جان را ديديم که چون غزالي تيزپا به سوي همان سرويسي که ما در آن بوديم جاريست!(به به!به به!به به!....و چه چيز بهتر از دوستي پرحرف در طول يک ساعت راه تا دانشگاه دور افتاده ي ما!)  




بعععله ,دوست جان هنوز در کنار ما جا نگرفته بود که شنيديم يکي از همسنگري ها ميگه :خدا رو شکر که همه پاسيدن...مارو ميبينين(که نميبينين!!) انگار برق 3فاز به ما وصل کردن!جواب تمام دعا و ناله و گريه و زاري ها را در يک ثانيه دريافت نموديم و ديگر هيچ چيز مجال ناراحت کردن ما را نداشت و تا رسيدن به دانشگاه گويي در ابر ها سير و سلوک ميکرديم!اينگونه بود که به انتظار خبر هاي خوش بعدي به زور سر کلاس نشستيم!!(اينم بگم بعد از رسيدن به خانه و اعلام خبر در شونصد نوبت کاشف به عمل اومد که احتمالا فقط قصاب محل نذر و نياز واسه قبوليمان نکرده!




ديگر برايتان از استاد جديد اين کورس که اصلا حضور غياب رو توهين به شخصيت دانشجو ميدنه و امتحاني که توسط بي منطق ترين گروه دانشگاهمون به خاطر انتخابات حذف شد نميگم و به نهاري ميرسم که بدون رزرو و به خاطر مظلوميت بيش از حد بهم رسيد اگر چه سبزي هاي غذا که بي شباهت با چمن دانشگاهمون نبود ولي ما تا ته غذا را بلعيديم تا مبادا خداي نکرده کفران نعمت شود!!... و ديگه همش همين بود! 




 ما که به همين هم راضي هستيم و اصلا زياده خواهي در خون مان نيست!! 





نظرات کاربران
ترتیب نظرات: جدیدترین به قدیمی ترین
فرهـــــــاد ... (1388/12/07 18:36:19)


سارا ف (1388/08/10 17:42:15)
khob midunid in ye ruze mamuli bude yani man k har ruzam k miram daneshgah hamintoriye...


نجوا (1388/08/07 11:19:27)
جالب بود


 ولي عجب روزي بودا!نه؟!




يلدا (1388/08/06 16:45:14)

شما طنز نويسيتون خوبه ها

روزتون رو خيلي جالب توصيف کردين

خدا بده از اين شانسا

نه ببخشيد منظورم از اين استعداداست



zahra (1388/08/06 10:58:51)

خوندمش

نههههههههههه ... اصلاً عجب روزي نبود



مهدي بيات (1388/08/04 15:6:18)

خواهش مي كنم

ايراد از منه كه كمي خواستم اذيت كنم



مهدي بيات (1388/08/02 17:1:14)
مهسا خانم براي خوندن متن بايد روش دراگ كنين تا بتونين متن اش را بخونين


الهام اسماعیلی (1388/07/30 15:31:34)
اخ اخ اخ روانيم کرده بود ديوانه. ولي خب نجات پيدا کردم (روز خودم رو گفتما)


مهسا. گلي (1388/07/30 15:25:31)

سلام

اول اينكه چراخاطرات رااينطوري نوشته خاتراط

بعدش اينكه ازاين شكلكهاي انيميشن مي خواستي يه منظوري برسوني

شايد هم ازبه هم پيوستن اونها يه چيزي رامي شه فهميد

من درست متوجه منظورشما نشدم

اگرخاطره بوده كه همش خنده وشادي واخرش هم كه باخنده تمام شده

واگرمنظورديگه اي درپشت اين شكلكها هست كه يه كم راهنمائي كنيد

بيشترشبيه يه معما هست اقامهدي

مثل اينكه دارين يه كاري مي كنيد يايه عده اي رااذيت مي كنيد

اين شكلكها ازتعبيرهركسي يه معنائي داره شايدبراي من شكلك خنده تاتعجب معناي ديگه اي غيراين داشته باشد



فرشته (1388/07/28 19:0:42)

عجيبه غريبه يه معماي پيچيده



 1 2  
تمام حقوق برای سایت Tamoochin.com محفوظ است
©2024 Tamoochin.com | TCOM