ط ن ظ
 
 
اميردَلي فيلسوف تنهايي


تعداد بحث های ایجاد شده: 85
امتیاز بحث های ایجاد شده: 14

تعداد بازدید: 518
امتیاز بحث: 3

اخراجي ها 3 - بشتابيد
1388/02/05

عوامل پيشنهادي:

كارگردان: كار گروهي، به اضافه بداهه‌پردازي اضافه

مدير فيلمبرداري: استاد نورچشميان با تشكر از همكاري صميمانه كوجي زادوري

تهيه‌كننده: برادر كيسه‌ساز

موزيك: سرجيو شب‌خيز

بازيگران: همه قبلي‌ها به اضافه محمدرضا گلزار، ناديا دلدار، حسين پرستار و... مهناز افشار 




طرح داستان:

اراذل محل كه در قسمت قبل در چنگال دشمن سابقاً بعثي خونخوار گرفتار شده بودند، اينك آزاد شده و به دامن مام ميهن بازگشته‌اند.

اراذل تصميم مي‌گيرند جميعاً و به همراه خانواده‌هاي مربوطه به جهت يك سفر تفريحي ـ زيارتي ـ سياحتي ـ تجارتي ـ سينمايي راهي عتبات عاليات در كشور عراق شوند.


به همين جهت بايرام لودر از طرف همه اراذل به حاجي گرينوف كه پس از بازنشستگي به كار كاروان‌داري مشغول شده، مراجعه مي‌كند. حاجي گرينوف به بايرام خنديده و به او مي‌گويد: شما قبلاً دوبار جاهاي مختلف را به گند كشيديد و دوباره نبايد اين‌كار را بكنيد. بايرام با لهجه شيرين آذري به او
توضيح مي‌دهد كه به تعداد آدم‌ها براي رسيدن به خدا راه هست و هركس بگويد نيست غلط كرده و پخ يئيپ.


در همين لحظه حاج‌آقا صديق شريف وارد مي‌شود و به حاجي گرينوف مي‌گويد:
اينها هنوز بنده خدا هستند و اگر تا امروز آدم نشده‌اند براي اين است كه اخراجي‌هاي چهار و پنج در راه است و تازه اول عشق مي‌باشد و تازه اول دشت مي‌باشد و نمي‌شود سرچراغي دكان را تعطيل كرد. در نتيجه حاجي به تعداد لازم به آنها بليط و ويزا مي‌فروشد.


چند روز بعد همه اراذل به همراه خانواده در محل قرار جمع مي‌شوند. اراذل محل شامل بايرام و كريم بيژن مرتضوي و امير دودو و جواد رضويان و خانواده‌هاي مربوطه در كنار حاجي گرينوف و منزل و حاج‌آقا صديق‌شريف به همراه حاج فرمانده و جواد هميشه‌هاشمي سوار اتوبوس ولووِ حاج رسول مي‌شوند و با يادكردي از مجيد سوزوكي، به طرف عراق حركت مي‌كنند.


بايرام قبل از شروع حركت يك جوك بي‌تربيتي تعريف مي‌كند كه ما الان نمي‌توانيم بگوييم، ولي در فيلم خواهيد ديد. حاج رسول نيز يك فيلم هندي با شركت آميتاب باچان و دوستان در داخل دستگاه گذاشته و اراذل به نوبت حركات موزون آذري و بندري و بريك‌دانس انجام مي‌دهند و روح خود و تماشاگران را جلاي خاص مي‌بخشند.


جمع اراذل، در راه ناگهان با يك محمدرضا گلزار روبرو مي‌شود كه تريپ مبتذل غربي زده و كنار جاده ايستاده و از وجناتش پيداست كه نياز به هدايت دارد.
در نتيجه به اشاره كارگردان، براي اخراجي‌هاي بعدي او را سوار اتوبوس كرده، به راه خود ادامه مي‌دهند.


در يكي از شهرهاي مرزي امير دودو براي خريد مواد از اتوبوس پياده و بلافاصله توسط نيروهاي خدوم انتظامي دستگير مي‌شود. در اينجا شخص كارگردان به همراه حاج فخرالدين صديق‌شريف، به‌ناچار از اتوبوس پياده شده و به مسئولان نيروي انتظامي توضيح مي‌دهد كه خودي هستند و هماهنگ شده و چون در راستاي موارد مربوطه است، ايرادي ندارد و برادران خدوم نيز دودو را آزاد كرده و اراذل به راه خود ادامه مي‌دهند.


در همين حين دكي جون كه از كاروان جا مانده بود به كاروان مي‌رسد و در اولين خبر، پرتاب ماهواره اميد و ديگر پيشرفت‌هاي علمي اخير را به تمامي اراذل تبريك مي‌گويد. اراذل نيز به پاس اين پيشرفت علمي با خواندن ترانه «دوباره مي‌سازمت وطن» علاوه بر تقدير و تشكر از سعه صدر مسئولان مميزي ارشاد، ابراز عشق به آب و خاك خود را به شدت به نمايش مي‌گذارند.


نظرات کاربران
ترتیب نظرات: جدیدترین به قدیمی ترین
vahid x (1388/12/13 21:28:15)
اي که گفتي يهني چه؟


سارا ف (1388/10/17 8:58:34)
 خوب حالا يعني چي کار کنيم؟!!!


الهام اسماعیلی (1388/10/17 8:32:6)
اينها هنوز بنده خدا هستند و اگر تا امروز آدم نشده‌اند براي اين است كه اخراجي‌هاي چهار و پنج در راه است و تازه اول عشق مي‌باشد و تازه اول دشت مي‌باشد و نمي‌شود سرچراغي دكان را تعطيل كرد.


اميردَلي فيلسوف تنهايي (1388/02/05 17:42:47)
خودم با همكاري كمپاني برادران اس پي ان يو  مي سازمش به زودي و روانه دانلود رايگان مي كنم.


تموچين محمدي (1388/02/05 12:9:25)
همچين گفتي بشتابيد که فکر کردم گذاشتي بر دانلود


 1  
تمام حقوق برای سایت Tamoochin.com محفوظ است
©2024 Tamoochin.com | TCOM