|
|
احمد بحرینی
تعداد بحث های ایجاد شده: 216
امتیاز بحث های ایجاد شده: 332
|
تعداد بازدید:
499 |
امتیاز بحث:
0 |
|
|
خاك حسين در دست پيامبر |
1387/10/14
|
|
در روايت اهل سنت و شيعه مستندا نقل شده است كه امّ سلمه همسر پيامبر (ص ) مى گويد: روزى
رسول خدا (ص ) مشغول استراحت بودند كه ديدم امام حسين عليه السلام وارد
شدند، و بر سينه پيامبر(ص ) نشستند، حضرت رسول (ص ) فرمودند: مرحبا نور
ديده ام ، مرحبا ميوه دلم ، چون نشستن حسين عليه السلام بر سينه پيامبر (ص
) طولانى شد، پيش خودم گفتم ! كه شايد پيامبر(ص ) ناراحت شوند ،و جلو رفتم
، تا حسين عليه السلام را بر دارم . حضرت پيامبر (ص ) فرمودند: امّ
سلمه تا وقتى كه حسينم خودش مى خواهد بگذار بر سينه ام بنشيند، و بدان
كه هر كس باندازه تار مويى حسينم را اذيّت كند مانند آن است كه مرا اذيّت
كرده است . امّ سلمه مى گويد: من از منزل خارج شدم ، و وقتى باز گشتم
به اتاق رسول خدا(ص ) ديدم پيامبر (ص ) گريه مى كند، خيلى تعجّب كردم ! و
عرض كردم يا رسول اللّه خداوند هيچگاه تو را نگرياند، چراناراحتيد؟
ملاحظه كردم و ديدم حضرت پيامبر(ص ) چيزى در دست دارد، و بدان مينگرد و مى
گريد. جلوتر رفتم و ديدم مشتى خاك در دست دارد. سؤ ال كردم يا رسول اللّه اين چه خاكى است كه تو را اين همه ناراحت مى كند. رسول اكرم (ص ) فرمودند: اى
امّ سلمه الان جبرئيل بر من نازل شد و عرض كرد كه اين خاك از زمين كربلا
است . و اين خاك فرزند تو حسين عليه السلام است كه در آنجا مدفون مى شود. يا
امّ سلمه بگير اين خاك را و بگذار در شيشه اى ، هر وقت كه ديدى رنگ خاك به
خون گرائيد، آنوقت بدان كه فرزندم حسين عليه السلام به شهادت رسيده است . امّ
سلمه مى گويد: آن خاك را از رسول خدا(ص ) گرفتم كه بوى عطر عجيبى ميداد.
هنگامى كه امام حسين عليه السلام بسوى كربلا سفر كردند، من نگران بودم و
هر روز به آن خاك نظر مى كردم ، تا يك روز ديدم كه تمام خاك تبديل به خون
شده است و فهميدم كه امام حسين عليه السلام به شهادت رسيده اند. لذا شروع
كردم به ناله و شيون كررم و آن روز تا شب براى حسين گريستم ، آن روز هيچ
غذا نخوردم تا شب فرا رسيد، از شدّت ناراحتى و غصّه خوابم برد. در عالم
خواب رسول خدا (ص ) را ديدم ، كه تشريف آوردند ولى سر و روى حضرت خاك آلود
است ! و من شروع كردم به زدودن خاك وغبار از روى آن حضرت و عرض كردم يا
رسول اللّه (ص ) من بفداى شما، اين گرد و غبار كجاست كه بر روى شما نشسته
است . فرمود: امّ سلمه الان حسينم را دفن كردم !،
|
|
|
|
|
|
نظرات کاربران
ترتیب نظرات: جدیدترین به قدیمی ترین
|
|
تاکنون نظری ارسال نگردیده است
|
|
|
تمام حقوق برای سایت Tamoochin.com محفوظ است
©2024 Tamoochin.com | TCOM
|