احمد بحرینی


تعداد بحث های ایجاد شده: 216
امتیاز بحث های ایجاد شده: 332

تعداد بازدید: 387
امتیاز بحث: 0

شهادت عبدالله بن حسين عليهما سلام
1387/10/14

راوى گويد: حضرت امام حسين(عليه السلام) از اهل حرم دستمالى را طلب فرمود و سر مبارك را با آن محكم بست و كلاهى طلبيد كه عرب آن را(قلنسوه) مى نامند و آن را هم بر فرق همايون نهاد و عمامه را بر روى آن پيچيد و ملبس به آن گرديد و بار ديگر عزم ميدان نمود پس لشكر اندكى درنگ نمود، باز آن بى دينان بى شرم رجوع كردند و حضرت امام حسين(عليه السلام) را احاطه نمودند و عبدالله(عليه السلام) فرزند امام حسن مجتبي(عليه السّلام) كه طفلى نابالغ بود از نزد زنان و از حرم امام انس و جان، بيرون آمد و مى دويد تا در كنار عموى بزرگوار خود حسين مظلوم بايستاد. حضرت زينب(سلام الله عليها) خود را به او رسانيد و خواست كه او را به سوى حرم باز گرداند ولى آن طفل امتناع شديد نمود و گفت : به خدا قسم ! هرگز از عموى خويش جدايى اختيار نمى كنم و از او تنها نمى گذارم ! در اين هنگام، (بحربن كعب) يا بنابر قول ديگر (حرملة بن كاهل) همين كه خواست شمشير بر حضرت امام حسين(عليه السلام)فرود آورد، عبدالله بن الحسن(عليهما السلام) خطاب به او گفت : واى بر تو! اى زنازاده بى حيا! تو مى خواهى عمويم را به قتل رسانى؟!


فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ، فَاتَّقاها الْغُلامُ بِيَدِهِ، فَاءَطَنَّها الَى الْجِلْدِ فَاذا هِىَمُعَلَّقَةُ.
فَنادَى الْغُلامُ: يا عَمّاهُ!

ولى آن ولدالزنا بى حيا، از خدا و رسولخدا(صلي الله عليه وآله وسلم) پروا ننمود و شمشير را فرود آورد و عبدالله بن الحسن(عليهما السلام) آن كودك دستش را در پيش ‍ شمشير سپر ساخت و دستش به پوست آويخت و فرياد وا امام بر آورد.


فَاءَخَذَهُ الْحُسَيْنُ ع فَضَمَّهُ الَيهِ وَ قالَ: ((يَابْنَ اءخى ، اصْبِرْ عَلى ما نَزَلَ بِكَ وَاحْتَسِبْ فى ذلِكَ الْخَيْرَ، فَانَّ اللّهَ يُلْحِقُكَ بِآبائِكَ الصّالِحينَ.))

حضرت امام حسين(عليه السلام) او را گرفت و بر سينه خود چسانيد و فرمود: اى فرزند برادر! بر اين مصيبت شكيبايى نما و آن را در نزد خداى عزوجل به خير و ثواب احتساب دار كه خدا تو را به پدر گرامى ات ملحق خواهد فرمود.



قالَ: فَرَماهُ حَرْمَلَةُ بْنُ الْكاهِلِ بِسَهْمٍ، فَذَبَحَهُ وَ هُوَ فى حِجْرِ عَمَّهِ الْحُسَيْنِ ع .
ثُمَّ انَّ شِمْرَ بْنِ ذِى الْجَوْشَنِ حَمَلَ عَلى فُسْطاطِ الحُسَيْنِ فَطَعَنَهُ بِالرُّمْحِ، ثُمَّ قالَ: عَلَيَّ بِالنّارِ اُحْرِقُهُ عَلى مَنْ فيهِ.

راوى گويد: در اين اثناء حرمله كاهل حرام زاده تيرى به جانب عبدالله بن الحسن(عليهما السلام) آن امام زاده معصوم انداخت كه آن تير گلوى آن يتيم را كه در آغوش عموى بزرگوارش حضرت امام حسين(عليه السلام) ‍ بود، بريد و او جان بر جان آفرين تسليم نمود پس از آن شمر پليد به خيمه هاى حرم مطهر حمله نمود نيزه خود را به خيمه ها فرو برد و گفت : آتش بياوريد تا خيمه ها را با هر كس كه در آن است به شعله آتش سوزانم.



فَقالَ لَهُ الْحُسَيْنُ ع : ((يَابْنَ ذِى الْجَوْشَنِ، اءَنْتَ الدّاعى بِالنّارِ لِتُحْرِقُ عَلى اءَهْلى ، اءحْرَقَكَ اللّهُ بِالنّارِ)).


آن معدن غيرت الله، حضرت امام حسين(عليه السلام) فرمود: اى پسر ذى الجوشن !آيا تو مى گويى آتش آورند كه خيمه ها را بر سر اهل بيت من بسوزانى ، خدا تو را به آتش دوزخ بسوزاند.


نظرات کاربران
ترتیب نظرات: جدیدترین به قدیمی ترین
تاکنون نظری ارسال نگردیده است
  
تمام حقوق برای سایت Tamoochin.com محفوظ است
©2024 Tamoochin.com | TCOM