ahura persia


تعداد بحث های ایجاد شده: 213
امتیاز بحث های ایجاد شده: 164

تعداد بازدید: 428
امتیاز بحث: 0

احکام
1387/10/11

نماز
روز
خمس
زکات
جهاد
حکومت و ...


نظرات کاربران
ترتیب نظرات: جدیدترین به قدیمی ترین
نجوا (1388/01/29 17:54:9)

.
اذان و اقامه

916 براى مرد و زن مستحب است پيش از نمازهاى يوميه اذان و اقامه بگويند، ولى پيش از نماز عيد فطر و قربان مستحب است‏سه مرتبه بگويند:"الصلاة". و در نمازهاى واجب ديگر سه مرتبه الصلاة را به قصد رجاء بگويد.

917 مستحب است در روز اولى كه بچه به دنيا مى‏آيد يا پيش از آنكه بندنافش بيفتد، در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگويند.

918 اذان هيجده جمله است: "الله اكبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حى على الصلاه، حى على الفلاح، حى على خير العمل، الله اكبر، لا اله الا الله"، هر يك دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است‏يعنى دو مرتبه" الله اكبر" از اول اذان، و يك مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن كم مى‏شود، و بعداز گفتن "حى على خير العمل" بايد دو مرتبه " قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.

919 "اشهد ان عليا ولى الله" جزو اذان و اقامه نيست، ولى خوب است‏بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت
گفته شودح.» ترجمه اذان و اقامه

"الله اكبر" يعنى خداى تعالى بزرگتر از آن است كه او را وصف كنند."اشهد ان لا اله الا الله" يعنى شهادت مى‏دهم كه غير خدايى كه يكتا و بى‏همتا است، خداى ديگرى سزاوار پرستش نيست. "اشهد ان محمدا رسول الله" يعنى شهادت مى‏دهم كه حضرت محمد بن عبد الله صلى الله عليه و آله و سلم، پيغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان عليا امير المؤمنين ولى الله" يعنى شهادت مى‏دهم كه حضرت على عليه الصلاة و السلام، امير المؤمنين و ولى خدا بر همه خلق است. "حى على الصلاه"يعنى بشتاب براى نماز. "حى على الفلاح" يعنى بشتاب براى رستگارى. "حى على خيرالعمل" يعنى بشتاب براى بهترين كارها كه نماز است. "قد قامت الصلاه" يعنى به تحقيق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" يعنى خدايى سزاوار پرستش نيست مگر خدايى كه يكتا و بى‏همتا است.

920 بين جمله‏هاى اذان و اقامه بايد خيلى فاصله نشود. و اگر بين آنها بيشتر از معمول فاصله بيندازد، بايد دوباره آن را از سر بگيرد.

921 اگر در اذان و اقامه صدا را در گلو بيندازد، چنانچه غنا شود يعنى به طور آوازه خوانى كه در مجالس لهو و بازيگرى معمول است اذان و اقامه را بگويد حرام است، و اگر غنا نشود مكروه مى‏باشد.

922 در پنج نماز اذان ساقط مى‏شود : اول: نماز عصر روز جمعه. دوم:نماز عصر روز عرفه كه روز نهم ذى‏حجه است. سوم: نماز عشاى شب عيد قربان براى كسى كه در مشعر الحرام باشد. چهارم: نماز عصر و عشاى زن مستحاضه. پنجم:نماز عصر و عشاى كسى كه نمى‏تواند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى كند. و در اين پنج نماز در صورتى اذان ساقط مى‏شود كه با نماز قبلى فاصله نشود، يا فاصله كمى بين آنها باشد، ولى فاصله شدن نافله و تعقيب ضرر ندارد.

923 اگر براى نماز جماعتى اذان و اقامه گفته باشند، كسى كه با آن جماعت نماز مى‏خواند، نبايد براى نماز خود اذان و اقامه بگويد.

924 اگر براى خواندن نماز جماعت‏به مسجد رود و ببيند جماعت تمام شده،تا وقتى كه صفها به هم نخورده و جمعيت متفرق نشده نمى‏تواند براى نماز خود اذان و اقامه بگويد، در صورتى كه براى جماعت اذان و اقامه گفته شده باشد.

925 در جايى كه عده‏اى مشغول نماز جماعتند يا نماز آنان تازه تمام شده وصفها به هم نخورده است، اگر انسان بخواهد فرادى يا با جماعت ديگرى كه برپا مى‏شود نماز بخواند، با سه شرط اذان و اقامه از او ساقط مى‏شود: اول: آنكه براى آن نماز اذان و اقامه گفته باشند. دوم: آنكه نماز جماعت‏باطل نباشد. سوم: آنكه نماز او و نماز جماعت در يك مكان باشد. پس اگر نماز جماعت داخل مسجد باشد و او بخواهد در بام مسجد نماز بخواند، مستحب است اذان و اقامه بگويد.

926 اگر در شرط دوم از شرطهايى كه در مساله پيش گفته شده شك كند يعنى شك كند كه نماز جماعت صحيح بوده يا نه، اذان و اقامه از او ساقط است. ولى اگردر يكى از دو شرط ديگر شك كند، مستحب است اذان و اقامه بگويد.

927 كسى كه اذان و اقامه ديگرى را مى‏شنود، مستحب است هر قسمتى را كه مى‏شنود بگويد. ولى در حكايت اقامه كه از ديگرى بشنود از "حى على الصلاة" تا "حى على خير العمل" را به اميد ثواب بگويد.

928 كسى كه اذان و اقامه ديگرى را شنيده، چه با او گفته باشد يا نه، در صورتى كه بين آن اذان و اقامه و نمازى كه مى‏خواهد بخواند زياد فاصله نشده باشد،مى‏تواند براى نماز خود اذان و اقامه نگويد.

929 اگر مرد اذان زن را با قصد لذت بشنود، اذان از او ساقط نمى‏شود. بلكه‏اگر قصد لذت هم نداشته باشد، ساقط شدن اذان اشكال دارد.

930 اذان و اقامه نماز جماعت را بايد مرد بگويد، ولى در جماعت زنان اگر زن اذان و اقامه بگويد، كافى است.

931 اقامه بايد بعد از اذان گفته شود


نجوا (1388/01/29 17:51:56)

چيزهايى كه در لباس نمازگزار مستحب است

864 چند چيز در لباس نمازگزار مستحب است كه از آن جمله است: عمامه با تحت الحنك، پوشيدن عبا و لباس سفيد و پاكيزه‏ترين لباسها، و استعمال بوى خوش، و دست كردن انگشترى عقيق.

چيزهايى كه در لباس نمازگزار مكروه است

865 چند چيز در لباس نمازگزار مكروه است، و از آن جمله است: پوشيدن لباس سياه و چرك و تنگ، و لباس شرابخوار، و لباس كسى كه از نجاست پرهيز نمى‏كند، و لباسى كه نقش صورت دارد. و نيز باز بودن تكمه‏هاى لباس و دست كردن انگشترى كه نقش صورت دارد، مكروه مى‏باشد.

مكان نمازگزار

مكان نمازگزار چند شرط دارد: شرط اول: آنكه مباح باشد.

866 كسى كه در ملك غصبى نماز مى‏خواند، اگر چه روى فرش و تخت و مانند اينها باشد، نمازش باطل است. ولى نماز خواندن در زير سقف غصبى و خيمه غصبى، مانعى ندارد.

867 نماز خواندن در ملكى كه منفعت آن مال ديگرى است‏بدون اجازه كسى كه منفعت ملك مال او مى‏باشد باطل است مثلا در خانه اجاره‏اى اگر صاحب خانه يا ديگرى بدون اجازه كسى كه آن خانه را اجاره كرده نماز بخواند نمازش باطل است و همچنين است اگر در ملكى كه ديگرى در آن حق دارد نماز بخواند مثلا اگر ميت وصيت كرده باشد كه ثلث مال او را به مصرفى برسانند تا وقتى ثلث را جدا نكنند نمى‏شود در ملك او نماز خواند.

868 كسى كه در مسجد نشسته، اگر ديگرى جاى او را غصب كند و در آنجا نماز بخواند، بنابر احتياط واجب بايد دوباره نمازش را در محل ديگرى بخواند.

869 اگر در جايى كه نمى‏داند غصبى است، نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد، يا در جايى كه غصبى بودن آن را فراموش كرده، نماز بخواند، و بعد از نماز يادش بيايد، نماز او صحيح است. مگر آنكه خودش غصب كرده باشد، كه در اين صورت به احتياط واجب، نمازش باطل است.

870 اگر بداند جايى غصبى است ولى نداند كه در جاى غصبى نماز باطل است، و در آنجا نماز بخواند، نماز او باطل است.

871 كسى كه ناچار است نماز واجب را سواره بخواند، چنانچه حيوان سوارى يا زين آن غصبى باشد، نماز او باطل است و همچنين است اگر بخواهد سواره نماز مستحبى بخواند.

872 كسى كه در ملكى با ديگرى شريك است اگر سهم او جدا نباشد، بدون اجازه شريكش نمى‏تواند در آن ملك تصرف كند، و نماز بخواند.

873 اگر با عين پولى كه خمس و زكات آن را نداده ملكى بخرد تصرف او در آن ملك حرام و نمازش هم در آن باطل است. و همچنين است اگر به ذمه بخرد و در موقع خريدن قصدش اين باشد كه از مالى كه خمس يا زكاتش را نداده بدهد.

874 اگر صاحب ملك به زبان اجازه نماز خواندن بدهد و انسان بداند كه قلبا راضى نيست نماز خواندن در ملك او باطل است و اگر اجازه ندهد و انسان يقين كند كه قلبا راضى است نماز صحيح است.

875 تصرف در ملك ميتى كه خمس يا زكات بدهكار است‏حرام و نماز در آن باطل است مگر آنكه بدهكارى او را بدهند يا بنا داشته باشند بدون مسامحه بپردازند.

876 تصرف در ملك ميتى كه به مردم بدهكار است‏حرام، و نماز در آن باطل است. ولى تصرفات جزئى كه براى برداشتن ميت معمول است، اشكال ندارد. و نيز اگر بدهكارى او كمتر از مالش باشد و ورثه هم تصميم داشته باشند كه بدهى را بدهند، تصرفى كه غير فروختن و از بين بردن مال باشد، اشكال ندارد.

877 اگر ميت قرض نداشته باشد، ولى بعضى از ورثه او صغير يا ديوانه يا غايب باشند، تصرف در ملك او حرام، و نماز در آن باطل است. ولى تصرفات جزئى كه براى برداشتن ميت معمول است، اشكال ندارد.

878 نماز خواندن در مسافر خانه و حمام و مانند اينها كه براى واردين آماده است اشكال ندارد و اگر وثوق پيدا نشود كه صاحبش راضى است مشكل است ولى در غير اين قبيل جاها، در صورتى مى‏شود نماز خواند كه مالك آن اجازه بدهد، يا حرفى بزند كه معلوم شود، براى نماز خواندن اذن داده است مثل اينكه به‏كسى اجازه دهد در ملك او بنشيند و بخوابد كه از اينها فهميده مى‏شود براى نماز خواندن هم اذن داده است.

879 در زمين بسيار وسيعى كه از ده دور و چراگاه حيوانات است، اگر چه صاحبانش راضى نباشند، نماز خواندن و نشستن و خوابيدن در آن اشكال ندارد. و در زمينهاى زراعتى هم كه نزديك ده است و ديوار ندارد، اگر چه در مالكين آنها صغير و ديوانه باشد، نماز و عبور و تصرفات جزئى اشكال ندارد.ولى اگر يكى از صاحبانش ناراضى باشند، تصرف در آن حرام و نماز باطل است.

880 شرط دوم: مكان نمازگزار بايد بى‏حركت‏باشد، و اگر به واسطه تنگى وقت‏يا جهت ديگر ناچار باشد در جايى كه حركت دارد مانند اتومبيل و كشتى و ترن نماز بخواند، به قدرى كه ممكن است‏بايد در حال حركت چيزى نخواند، و اگرآنها از قبله به طرف ديگر حركت كنند به طرف قبله برگردد.

881 ن


نجوا (1388/01/29 17:51:24)

پوشانيدن بدن در نماز

788 مرد بايد در حال نماز اگر چه كسى او را نمى‏بيند، عورتين خود را بپوشاند.و بهتر است از ناف تا زانو را هم بپوشاند.

789 زن بايد در موقع نماز تمام بدن، حتى سر و موى خود را بپوشاند. ولى پوشاندن صورت به مقدارى كه در وضو شسته مى‏شود، و دستها تا مچ، و پاها تا مچ پا لازم نيست. اما براى آنكه يقين كند كه مقدار واجب را پوشانده است، بايد مقدارى از اطراف صورت و قدرى پايين تر از مچ را هم بپوشاند.

790 موقعى كه انسان قضاى سجده فراموش شده يا تشهد فراموش شده را بجامى‏آورد، بلكه بنابر احتياط واجب در موقع سجده سهو هم، بايد خود را مثل موقع نماز بپوشاند.

791 اگر انسان عمدا در نماز عورتش را نپوشاند، نمازش باطل است. بلكه‏اگر از روى ندانستن مساله هم باشد، بنابر احتياط واجب بايد نمازش را دوباره بخواند.

792 اگر در بين نماز بفهمد كه عورتش پيدا است، بايد آن را بپوشاند. و چنانچه پوشاندن عورت زياد طول بكشد، احتياط واجب آن است كه نماز را تمام كند و دوباره بخواند. ولى اگر بعداز نماز بفهمد كه در نماز عورت او پيدا بوده، نمازش صحيح است.

793 اگر در حال ايستاده، لباسش عورت او را مى‏پوشاند، ولى ممكن است در حال ديگر مثلا در حال ركوع و سجود نپوشاند، چنانچه موقعى كه عورت او پيدا مى‏شود به‏وسيله‏اى آن را بپوشاند، نماز او صحيح است. ولى احتياط مستحب آن است كه باآن لباس نماز نخواند.

794 انسان مى‏تواند در نماز خود را به علف و برگ درختان بپوشاند، ولى احتياط مستحب آن است كه موقعى خود را با اينها بپوشاند كه چيز ديگرى نداشته باشد.

795 اگر غير از گل هيچ چيز ندارد كه در نماز خود را بپوشاند، گل ساتر نيست و مى‏تواند برهنه نماز بخواند.

796 اگر چيزى ندارد كه در نماز خود را با آن بپوشاند، چنانچه احتمال دهد كه پيدا مى‏كند، بنابر احتياط واجب بايد نماز را ت‏اخير بيندازد و اگر چيزى پيدا نكرد، در آخر وقت مطابق وظيفه‏اش نماز بخواند.

797 كسى كه مى‏خواهد نماز بخواند، اگر براى پوشاندن خود حتى برگ درخت و علف نداشته باشد، و احتمال ندهد كه تا آخر وقت چيزى پيدا كند كه خود را باآن بپوشاند، در صورتى كه نامحرم او را مى‏بيند، بايد نشسته نماز بخواند و عورت خود را با ران خود بپوشاند. و اگر كسى او را نمى‏بيند، ايستاده نماز بخواند و جلوى خود را با دست‏بپوشاند. و در هر صورت ركوع و سجود را با اشاره انجام مى‏دهد و براى سجود سر را قدرى پايين‏تر مى‏آورد.

لباس نمازگزار

798 لباس نمازگزار شش شرط دارد: اول: آنكه پاك باشد. دوم: آنكه مباح باشد. سوم: آنكه از اجزاى مردار نباشد. چهارم: آنكه از حيوان حرام گوشت نباشد.پنجم و ششم: آنكه اگر نمازگزار مرد است، لباس او ابريشم خالص و طلاباف نباشد.و تفصيل اينها در مسايل آينده گفته مى‏شود.

شرط اول

799 لباس نمازگزار بايد پاك باشد. و اگر كسى عمدا با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است.

800 كسى كه نمى‏داند با بدن و لباس نجس نماز باطل است و مقصر در ندانستن حكم مساله باشد، اگر با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل مى‏باشد.

801 اگر به واسطه تقصير در ندانستن مساله، چيز نجسى را نداند نجس است، مثلا نداند عرق شتر نجاستخوار نجس است و با آن نماز بخواند، نمازش باطل است.

802 اگر نداند كه بدن يا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد نجس بوده، نماز او صحيح است. ولى احتياط مستحب آن است كه اگر وقت دارد دوباره آن نماز را بخواند.

803 اگر فراموش كند كه بدن يا لباسش نجس است و در بين نماز يا بعد از آن يادش بيايد، بايد نماز را دوباره بخواند، و اگر وقت گذشته قضا نمايد.

804 كسى كه در وسعت وقت مشغول نماز است، اگر در بين نماز بدن يا لباس او نجس شود و پيش از آن كه چيزى از نماز را با نجاست‏بخواند، ملتفت‏شود كه نجس شده يا بفهمد بدن يا لباس او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن بدن يا لباس يا عوض كردن لباس يا بيرون آوردن آن، نماز را به هم نمى‏زند، بايد در بين نماز بدن يا لباس را آب بكشد يا لباس را عوض نمايد يا اگر چيز ديگرى عورت او را پوشانده لباس را بيرون آورد. ولى چنانچه طورى باشد كه اگر بدن يا لباس را آب بكشد يا لباس را عوض كند يا بيرون آورد نماز به هم مى‏خورد و اگر لباس را بيرون آورد برهنه مى‏ماند، بايد نماز را بشكند و با بدن و لباس پاك نماز بخواند.

805 كسى كه در تنگى وقت مشغول نماز است، اگر در بين نماز لباس او نجس شود و پيش از آنكه چيزى از نماز را با نجاست‏بخواند بفهمد كه نجس شده يا بفهمد كه لباس او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن يا عوض كردن يا


نجوا (1388/01/29 17:50:46)

احكام قبله

776 خانه كعبه كه در مكه معظمه مى‏باشد قبله است، و بايد روبروى آن، نماز خواند. ولى كسى كه دور است، اگر طورى بايستد كه بگويند رو به قبله نماز مى‏خواند، كافى است. و همچنين است كارهاى ديگرى كه مانند سر بريدن حيوانات بايدرو به قبله انجام گيرد.

777 كسى كه نماز واجب را ايستاده مى‏خواند، بايد طورى بايستد كه بگويند رو به قبله ايستاده، و لازم نيست زانوهاى او و نوك پاى او هم رو به قبله باشد.

778 كسى كه بايد نشسته نماز بخواند، اگر نمى‏تواند به طور معمول بنشيند ودر موقع نشستن، كف پاها را به زمين مى‏گذارد، بايد در موقع نماز صورت و سينه و شكم او رو به قبله باشد، و لازم نيست‏ساق پاى او رو به قبله باشد.

779 كسى كه نمى‏تواند نشسته نماز بخواند، بايد در حال نماز به پهلوى راست طورى بخوابد كه جلوى بدن او رو به قبله باشد. و اگر ممكن نيست، بايد به پهلوى چپ طورى بخوابد كه جلوى بدن او رو به قبله باشد. و اگر اين را هم نتواند،بايد به پشت‏بخوابد، به طورى كه كف پاى او رو به قبله باشد.

780 نماز احتياط و سجده و تشهد فراموش شده را بايد رو به قبله بجا آورد. و در سجده سهو هم احتياط مستحب همين است.

781 نماز مستحبى را مى‏شود در حال راه رفتن و سوارى خواند. و اگر انسان در اين دو حال نماز مستحبى بخواند، لازم نيست رو به قبله باشد.

782 كسى كه مى‏خواهد نماز بخواند، بايد براى پيدا كردن قبله كوشش نمايد تا يقين كند كه قبله كدام طرف است. و مى‏تواند به گفته دو شاهد عادل كه از روى نشانه‏هاى حسى شهادت مى‏دهند، يا به قول كسى كه از روى قاعده علمى قبله را مى‏شناسد و محل اطمينان است، عمل كند. و اگر اينها ممكن نشد، بايد به گمانى كه از محراب مسجد مسلمانان يا قبرهاى آنان يا از راههاى ديگر پيدا مى‏شود، عمل نمايد. حتى اگر از گفته فاسق يا كافرى كه به واسطه قواعد علمى قبله را مى‏شناسد گمان به قبله پيدا كند، كافى است.

783 كسى كه گمان به قبله دارد، اگر بتواند گمان قويترى پيدا كند، نمى‏تواند به گمان خود عمل نمايد. مثلا اگر ميهمان از گفته صاحبخانه گمان به قبله پيدا كند، ولى بتواند از راه ديگر گمان قويترى پيدا كند، نبايد به حرف او عمل نمايد.

784 اگر براى پيدا كردن قبله وسيله‏اى ندارد، يا با اينكه كوشش كرده گمانش به طرفى نمى‏رود، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، بايد چهار نماز به چهار طرف بخواند. و اگر به اندازه چهار نماز وقت ندارد، بايد به اندازه‏اى كه وقت دارد نماز بخواند. مثلا اگر فقط به اندازه يك نماز وقت دارد، بايد يك نماز به‏هر طرفى كه مى‏خواهد بخواند. و بايد نمازها را طورى بخواند كه يقين كند يكى ازآنها رو به قبله بوده، يا اگر از قبله كج‏بوده، به طرف دست راست و دست چپ قبله نرسيده است.

785 اگر يقين يا گمان كند كه قبله در يكى از دو طرف است، بايد به هر دو طرف نماز بخواند. ولى احتياط مستحب آن است كه در صورت گمان، به چهار طرف نماز بخواند.

786 كسى كه بايد به چند طرف نماز بخواند، اگر بخواهد نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشا را بخواند، بهتر آن است كه نماز اول را به هر چند طرف كه واجب است‏بخواند، بعد نماز دوم را شروع كند.

787 كسى كه يقين به قبله ندارد، اگر بخواهد غير از نماز كارى كند كه بايدرو به قبله انجام داد، مثلا بخواهد سر حيوانى را ببرد، بايد به گمان عمل نمايد. واگر گمان ممكن نيست، به هر طرف كه انجام دهد، صحيح است


نجوا (1388/01/29 17:49:43)

وقت نافله‏هاى يوميه

768 نافله نماز ظهر پيش از نماز ظهر خوانده مى‏شود. و وقت آن از اول ظهر است تا موقعى كه آن مقدار از سايه شاخص كه بعداز ظهر پيدا مى‏شود، به‏اندازه دو هفتم آن شود. مثلا اگر درازى شاخص هفت وجب باشد، هر وقت مقدار سايه‏اى كه بعد از ظهر پيدا مى‏شود به دو وجب رسيد، آخر وقت نافله ظهر است.

769 نافله عصر پيش از نماز عصر خوانده مى‏شود. و وقت آن تا موقعى است‏كه آن مقدار از سايه شاخص كه بعد از ظهر پيدا مى‏شود، به چهار هفتم آن برسد. و چنانچه بخواهد نافله ظهر يا نافله عصر را بعد از وقت آنها بخواند، بهتر است نافله ظهر را بعد از نماز ظهر، و نافله عصر را بعد از نماز عصر بخواند. و بنابر احتياط واجب، نيت ادا و قضا نكند.

770 وقت نافله مغرب، بعد از تمام شدن نماز مغرب است تا وقتى كه سرخى طرف مغرب كه بعد از غروب كردن آفتاب در آسمان پيدا مى‏شود، از بين برود.

771 وقت نافله عشا، بعد از تمام شدن نماز عشا تا نصف شب است. و بهتر است‏بعد از نماز عشا بلافاصله خوانده شود.

772 نافله صبح پيش از نماز صبح خوانده مى‏شود. و وقت آن بعد از گذشتن از نصف شب، به مقدار خواندن يازده ركعت نماز شب است. ولى احتياط آن است كه قبل از فجر اول نخوانند، مگر آن كه بعد از نافله شب بلافاصله بخوانند، كه‏در اين صورت مانعى ندارد.

773 وقت نافله شب از نصف شب است تا اذان صبح، و بهتر است نزديك اذان صبح خوانده شود.

774 مسافر و كسى كه براى او سخت است نافله شب را بعد از نصف شب بخواند، مى‏تواند آن را در اول شب بجا آورد


نجوا (1388/01/29 17:49:21)


نمازهاى مستحب

764 نمازهاى مستحبى زياد است و آنها را نافله گويند. و بين نمازهاى مستحبى، به خواندن نافله‏هاى شبانه روز بيشتر سفارش شده، و آنها در غير روز جمعه سى و چهار ركعتند، كه هشت ركعت آن نافله ظهر و هشت ركعت نافله عصر و چهار ركعت نافله مغرب و دو ركعت نافله عشا و يازده ركعت نافله شب و دو ركعت نافله صبح مى‏باشد. و چون دو ركعت نافله عشا را بنابر احتياط واجب بايد نشسته خواند،يك ركعت‏حساب مى‏شود. ولى در روز جمعه بر شانزده ركعت نافله ظهر و عصر، چهار ركعت اضافه مى‏شود.

765 از يازده ركعت نافله شب، هشت ركعت آن بايد به نيت نافله شب، و دو ركعت آن به نيت نماز شفع، و يك ركعت آن به نيت نماز وتر خوانده شود. و دستور كامل نافله شب در كتابهاى دعا گفته شده است.

766 نمازهاى نافله را مى‏شود نشسته خواند ولى بهتر است دو ركعت نماز نافله نشسته را يك ركعت‏حساب كند. مثلا كسى كه مى‏خواهد نافله ظهر را كه هشت ركعت است نشسته بخواند، بهتر است‏شانزده ركعت‏بخواند. و اگر مى‏خواهد نماز وتر را نشسته بخواند، دو نماز يك ركعتى نشسته بخواند.

767 نافله ظهر و عصر را در سفر نبايد خواند. ولى نافله عشا را به نيت اينكه شايد مطلوب باشد، مى‏تواند بجا آورد.



نجوا (1388/01/29 17:48:57)

وقت نماز مغرب و عشا

735 مغرب موقعى است كه سرخى طرف مشرق كه بعد از غروب آفتاب پيدا مى‏شود، از بين برود.

736 نماز مغرب و عشا هر كدام وقت مخصوص و مشتركى دارند: وقت مخصوص نماز مغرب از اول مغرب است تا وقتى كه از مغرب به اندازه خواندن سه ركعت نماز بگذرد كه اگر كسى مثلا مسافر باشد و تمام نماز عشا را سهوا در اين وقت‏بخواند، احتياط مستحب آن است كه بعداز نماز مغرب، نماز عشا را دوباره بخواند. و وقت مخصوص نماز عشا موقعى است كه به اندازه خواندن نماز عشا به نصف شب مانده باشد كه اگر كسى تا اين موقع نماز مغرب را عمدا نخواند، بايد اول نماز عشا و بعد از آن نماز مغرب را بخواند. و بين وقت مخصوص نماز مغرب و وقت مخصوص نماز عشا، وقت مشترك نماز مغرب و عشا است، كه اگر كسى در اين وقت اشتباها نماز عشا را پيش از نماز مغرب بخواند و بعداز نماز ملتفت‏شود،نمازش صحيح است و بايد نماز مغرب را بعد از آن بجا آورد.

737 وقت مخصوص و مشترك كه معنى آن در مساله پيش گفته شد، براى اشخاص فرق مى‏كند. مثلا اگر به اندازه خواندن دو ركعت نماز از اول ظهر بگذرد، وقت مخصوص نماز ظهر كسى كه مسافر است، تمام شده و داخل وقت مشترك مى‏شود. و براى كسى كه مسافر نيست، بايد به اندازه خواندن چهار ركعت نماز بگذرد.

738 اگر پيش از خواندن نماز مغرب، سهوا مشغول نماز عشا شود و در بين نماز بفهمد كه اشتباه كرده، چنانچه به ركوع ركعت چهارم نرفته است، بايد نيت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را تمام كند و بعد نماز عشا را بخواند. و اگر به ركوع ركعت چهارم رفته بايد نماز را تمام كند، بعد نماز مغرب را بخواند. اما اگر تمام آنچه را خوانده، در وقت مخصوص نماز مغرب خوانده باشد و پيش از ركوع ركعت چهارم يادش بيايد، بايد نيت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را تمام كند و بعد از آن عشا را بخواند. ولى احتياط مستحب آن است كه بعد از نماز عشا، دوباره نماز مغرب و عشا را بخواند و اين احتياط خيلى خوب است.

739 آخر وقت نماز عشا نصف شب است. و احتياط واجب آن است كه براى نماز مغرب و عشا و مانند اينها، شب را از اول غروب تا اذان صبح حساب كرد، و براى نماز شب و مانند آن تا اول آفتاب حساب نمايند.

740 اگر از روى معصيت‏يا به واسطه عذرى نماز مغرب يا نماز عشا را تا نصف شب نخواند، بنابر احتياط واجب بايد تا قبل از اذان صبح بدون اينكه نيت ادا و قضا كند، بجا آورد.

وقت نماز صبح

741 نزديك اذان صبح از طرف مشرق سفيده‏اى رو به بالا حركت مى‏كند، كه آن را فجر اول گويند. موقعى كه آن سفيده پهن شد، فجر دوم و اول وقت نماز صبح است. و آخر وقت نماز صبح، موقعى است كه آفتاب بيرون مى‏آيد.

احكام وقت نماز

742 موقعى انسان مى‏تواند مشغول نماز شود، كه يقين كند وقت داخل شده است، يا دو مرد عادل به داخل شدن قت‏خبر دهند.

743 نابينا و كسى كه در زندان است و مانند اينها بنابر احتياط واجب بايد تا يقين به داخل شدن وقت نكنند، مشغول نماز نشوند. ولى اگر انسان به واسطه ابر يا غبار و مانند اينها كه براى همه مانع از يقين كردن است، نتواند در اول وقت نماز به داخل شدن وقت‏يقين كند، چنانچه گمان داشته باشد كه وقت داخل شده،مى‏تواند مشغول نماز شود.

744 اگر دو مرد عادل به داخل شدن وقت‏خبر دهند يا انسان يقين كند كه وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بين نماز بفهمد كه هنوز وقت داخل نشده، نماز او باطل است. و همچنين است اگر بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را پيش از وقت‏خوانده. ولى اگر در بين نماز بفهمد وقت داخل شده، يا بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز وقت داخل شده، نماز او صحيح است.

745 اگر انسان ملتفت نباشد كه بايد با يقين به داخل شدن وقت مشغول نماز شود، چنانچه بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را در وقت‏خوانده، نماز او صحيح است. و اگر بفهمد تمام نماز را پيش از وقت‏خوانده يا بفهمد كه در بين نماز وقت داخل شده است، نمازش باطل است.

746 اگر يقين كند وقت داخل شده و مشغول نماز شود و در بين نماز شك كند كه وقت داخل شده يا نه، نماز او باطل است. ولى اگر در بين نماز يقين داشته باشد كه وقت‏شده و شك كند كه آنچه از نماز خوانده در وقت‏بوده يا نه، نمازش صحيح است.

747 اگر وقت نماز به قدرى تنگ است كه به واسطه به جا آوردن بعضى از كارهاى مستحب نماز، مقدارى از آن بعد از وقت‏خوانده مى‏شود، بايد آن مستحب را به جا نياورد. مثلا اگر به واسطه خواندن قنوت مقدارى از نماز بعد از قت‏خوانده مى‏شود،بايد قنوت نخواند.

748 كسى كه به اندازه خواندن يك ركعت نماز وقت دارد، بايد نماز را به نيت ادا بخواند. ولى نبايد عمدا نماز را تا اين وقت ت‏اخير بيندازد.

749 كسى كه مسافر نيست، اگر تا مغرب به اندازه خواندن پنج ر


نجوا (1388/01/29 17:48:22)
حكام نماز از رساله امام خمينى-ره

نماز مهمترين اعمال دينى است كه اگر قبول درگاه خداوند عالم شود،عبادتهاى ديگر هم قبول مى‏شود. و اگر پذيرفته نشود، اعمال ديگر هم قبول نمى‏شود. و همانطور كه اگر انسان شبانه روزى پنج نوبت در نهر آبى شستشو كند، چرك در بدنش نمى‏ماند، نمازهاى پنجگانه هم انسان را از گناهان پاك مى‏كند. و سزاوار است‏كه انسان نماز را در اول وقت‏بخواند. و كسى كه نماز را پست و سبك شمارد،مانند كسى است كه نماز نمى‏خواند. پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: "كسى كه به نماز اهميت ندهد و آن را سبك شمارد، سزاوار عذاب آخرت است".روزى حضرت در مسجد تشريف داشتند، مردى وارد و مشغول نماز شد، و ركوع و سجودش را كاملا به جا نياورد. حضرت فرمودند: "اگر اين مرد در حالى كه نمازش اين طور است از دنيا برود، به دين من از دنيا نرفته است". پس انسان بايد مواظب باشد كه به عجله و شتابزدگى نماز نخواند، و در حال نماز به ياد خدا و با خضوع و خشوع و وقار باشد، و متوجه باشد كه با چه كسى سخن مى‏گويد، و خود را در مقابل عظمت و بزرگى خداوند عالم بسيار پست و ناچيز ببيند. و اگر انسان در موقع نماز كاملا به‏اين مطلب توجه كند، از خود بى‏خبر مى‏شود. چنانچه در حال نماز تير را از پاى مبارك امير المؤمنين عليه‏السلام بيرون كشيدند و آن حضرت متوجه نشدند. و نيز بايد نمازگزار توبه و استغفار نمايد و گناهانى كه مانع قبول شدن نماز است مانند حسد، كبر، غيبت، خوردن حرام، آشاميدن مسكرات و ندادن خمس و زكات، بلكه هر معصيتى را ترك كند. و همچنين سزاوار است كارهايى كه ثواب نماز را كم مى‏كند بجانياورد، مثلا در حال خواب آلودگى و خوددارى از بول به نماز نايستد و در موقع نماز به آسمان نگاه نكند. و نيز كارهايى كه ثواب نماز را زياد مى‏كند بجا آورد، مثلا انگشترى عقيق به دست كند، و لباس پاكيزه بپوشد، و شانه و مسواك كند، و خود را خوشبو نمايد.

نمازهاى واجب

نمازهاى واجب شش است: اول: نماز يوميه. دوم: نماز آيات. سوم: نماز ميت. چهارم: نماز طواف واجب خانه كعبه. پنجم: نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است. ششم: نمازى كه به واسطه اجاره و نذر و قسم و عهد واجب مى‏شود.

نمازهاى واجب يوميه

نمازهاى واجب يوميه پنج است: ظهر و عصر هر كدام چهار ركعت، مغرب سه ركعت، عشا چهار ركعت، صبح دو ركعت.

728 در سفر بايد نمازهاى چهار ركعتى را با شرايط‏ى كه گفته مى‏شود، دو ركعت‏خواند.

وقت نماز ظهر و عصر

729 اگر چوب يا چيزى مانند آن را راست در زمين هموار فرو برند، صبح كه خورشيد بيرون مى‏آيد، سايه آن به طرف مغرب مى‏افتد. و هر چه آفتاب بالا مى‏آيد،اين سايه كم مى‏شود. و در شهرهاى ما در اول ظهر شرعى به آخرين درجه كمى مى‏رسد،و ظهر كه گذشت، سايه آن به طرف مشرق برمى‏گردد. و هر چه خورشيد رو به مغرب مى‏رود، سايه زيادتر مى‏شود. بنابر اين وقتى سايه به آخرين درجه كمى رسيد و دو مرتبه رو به زياد شدن گذاشت، معلوم مى‏شود ظهر شرعى شده است. ولى در بعضى شهرها مثل مكه كه گاهى موقع ظهر سايه به كلى از بين مى‏رود، بعد از آنكه سايه دوباره پيدا شد، معلوم مى‏شود ظهر شده است.

730 چوب يا چيز ديگرى را كه براى معين كردن ظهر به زمين فرو مى‏برند، شاخص گويند.

731 نماز ظهر و عصر هر كدام وقت مخصوص و مشتركى دارند: وقت مخصوص نماز ظهر از اول ظهر است تا وقتى كه از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد. و وقت مخصوص نماز عصر موقعى است كه به اندازه خواندن نماز عصر وقت‏به مغرب مانده باشد، كه اگر كسى تا اين موقع نماز ظهر را نخواند، نماز ظهر او قضا شده و بايد نماز عصر را بخواند. و ما بين وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر وقت مشترك نماز ظهر و نماز عصر است. و اگر كسى اشتباها نماز ظهر يا عصر را در وقت مخصوص ديگرى بخواند، نمازش صحيح است.

732 اگر پيش از خواندن نماز ظهر سهوا مشغول نماز عصر شود و در بين نماز بفهمد اشتباه كرده است، چنانچه در وقت مشترك باشد، بايد نيت را به نماز ظهر برگرداند. يعنى نيت كند كه آنچه تا حال خوانده‏ام و آنچه را مشغولم و آنچه بعد مى‏خوانم، همه نماز ظهر باشد. و بعد از آنكه نماز را تمام كرد، نماز عصر را بخواند. و اگر در وقت مخصوص به ظهر باشد، بايد نيت را به نماز ظهر برگرداند و نماز را تمام كند و بعد نماز عصر را بخواند و احتياط آن است كه دوباره نماز عصر را هم بعد از آن بخواند، و اين احتياط خيلى خوب است.

733 در روز جمعه انسان مى‏تواند به جاى نماز ظهر، دو ركعت نماز جمعه بخواند. ولى احتياط مستحب آن است كه اگر نماز جمعه خواند، نماز ظهر را هم بخواند، و اين احتياط خيلى مطلوب است.

734 احتياط واجب آن است كه نماز جمعه را از موقعى كه عرفا اول ظهر مى‏گويند، تاخير نيند


نجوا (1388/01/29 17:43:20)
   احکام کلي نماز     

نماز، نشانه بندگي و فرمان برداري
پس از شناختن خدا، بايد اعمالي را که مانند نماز و روزه نشانه بندگي و فرمان برداري است به جا آوريم.
خداوند متعال مي فرمايد: ما سلککم في سقر*قالوا لم نک من المصلين  (مدثر«74»: 42و 43)، وقتي از دوزخيان مي پرسند: چه چيز شما را جهنمي کرد؟ مي گويند: علتش آن بود که ما در دنيا نماز نمي خوانديم.

پيغمبر (ص) فرمود: نماز، ستون دين است که اگر قبول درگاه خداوند عالم شود، عبادت هاي ديگر هم قبول مي شود و اگر قبول نشود، عبادت هاي ديگر هم قبول نمي گردد (ر.ک:کافي 19:2، ح5 و 3: 268، ح4). و همان طور که اگر کسي شبانه روزي پنج مرتبه در نهر آبي شست و شو کند، چرک در بدنش نمي ماند، نمازهاي پنج گانه هم انسان را از گناهان پاک مي کند. و بايد دانست کسي که نماز مي خواند ولي به آن اهميت نمي دهد، مانند کسي است که نماز نمي خواند.

خداوند در قرآن مجيد مي فرمايد: فويل للمصلين* الذين هم عن صلاتهم ساهون، (ماعون «107»:4 و 5). واي بر نمازگراني که از ياد خدا غفلت مي کنند!

روزي پيغمبر اکرم (ص) وارد مسجد شدند و ديدند يک نفر نماز مي خواند ولي رکوع و سجودش را کاملا انجام نمي دهد. آن حضرت فرمود: «اگر اين مرد در حالي که اين طور نماز مي خواند از دنيا برود، مسلمان از دنيا نرفته است.» (ثواب الاعمال: 229). بنابراين، بايد انسان نماز را با خضوع و خشوع به جا آورد و در موقع خواندن نماز، متوجه باشد که با چه کسي سخن مي گويد و رکوع و سجود و ساير اعمالش را به طور صحيح انجام دهد، تا از نتايج عاليه نماز بهره مند گردد.

خداوند در قرآن کريم راجع به نماز مي فرمايد: ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنکر، (عنکبوت «29»: 45)، يعني: نماز، آدمي را از کارهاي زشت و ناشايست باز مي دارد. و البته همين طور است، زيرا آداب نماز طوري است که اگر نمازگزار مراعات کند، هيچ گاه گرد بدي ها نمي گردد. مثلا يکي از آداب نماز اين است که مکان و لباس نمازگزار غصبي نباشد، حتي اگر يک نخ غصبي در لباسش باشد، نماز او درست نيست و نمازگزاري که مجبور است تا اين قدر از حرام اجتناب کند، ممکن نيست در مال حرام تصرف نمايد يا حق کسي را ضايع کند. و نيز در صورتي نماز قبول مي شود که آدمي از حرض و حسد و ساير صفات رذيله برکنار باشد و مسلم است که منشا هه بدي ها اين صفات ناپسند است و نمازگزار (ي) که خود را از اين صفات برکنار کند، مسلما از همه زشتي ها و بدي ها برکنار خواهد بود. و اگر بعضي از مردم با اين که نماز مي خوانند مرتکب کارهاي ناپسند مي شوند، علتش اين است که به دستورهاي لازم نماز رفتار نمي کنند و در نتيجه، نمازشان قبول نمي شود و از ثمرات عاليه آن استفاده نمي کنند. و به قدري شارع مقدس اسلام به نماز اهميت داده که در هر حال - حتي در حال احتضار - نماز را بر انسان واجب کرده و اگر نتواند نماز را به زبان بياورد، بايد در دل بگذراند و در حالت جنگ و ترس از دشمن يا حال اضطرار و ناچاري که نمي تواند رو به قبله نماز بخواند، توجه به قبله ساقط است و به هر حال که هست، بايد نماز ر انجام دهد.
نمازهاي واجب
نماز هاي واجب شش است:
1- نماز يوميه، (نمازهاي يوميه عبارتند از: نماز صبح، دو رکعت، نماز ظهر و عصر، هر کدام چهار رکت، نماز مغرب، سه رکعت، نماز عشاء، چهار رکعت. (از علامه رحمه الله).
2- نماز آيات،
3- نماز ميت،
4- نماز طواف واجب،


 1  
تمام حقوق برای سایت Tamoochin.com محفوظ است
©2024 Tamoochin.com | TCOM