پيتر تامپسون استاد دانشگاه يورک، در سال ???? عکس مارگارت تاچر-نخست وزير وقت انگليس- را دستکاري کرد و اين پديده را در آن اعمال کرد. اين عکس به قدر مشهور شد که به دستکاريهاي اينچنيني عکسها، اصطلاح پديده يا اثر تاچر اطلاق شد.
درست کردن اين عکسها، کار چندان مشکلي نيست. کافي است که عکس خودتان يا کس ديگر را تغيير جهت بدهيد ولي قسمت لب و چشمها را تغيير جهت ندهيد.توضيحات مختلفي براي اين پديده وجود دارد ولي بهترين توجيه به شرح زير است:
مغز ما به وسيله دو فرايند جداگانه اشيا را از هم تميز ميدهد. در فرايند اول، ما به اشيا به عنوان يک کل نگاه ميکنيم و شيء مورد نظر را که ميتواند چهره يک نفر باشد با نقشه ذهني که از اشيا و چهرههاي ديگر داريم مقايسه ميکنيم.اما در فرايند دوم، مغز ما براي افتراق اشيايي مختلف از هم به جزئيات تمرکز ميکند و مثلا روي بيني، لب يا چشمها تمرکز ميکند.از آنجا که ما به ندرت، عکسهاي بالا پايين شده از چهره را ميبينيم، مدلها و نقشههايي از اين طور عکسها را نداريم، در نتيجه فرايند اول به درستي عمل نميکند و فرايند دوم تشخيص چهره، از انجا که روي جزئيات تمرکز دارد، چيز غيرطبيعي در عکس تشخيص نميدهد و نميتواند کشف کند که چشمها و لبها برعکس شدهاند.حقيقت اين است که سيستم بينايي ما با دستگاههاي اپتيک و رايانهاي ثبت و پردازش عکس تفاوت زيادي دارد. گاهي با شگقتي هنگامي که متوجه توهمات و خطاهاي بينايي خودمان ميشويم، تازه پي به اين مطلب ميبريم. اما اين خطاها، جدا از جالب بودن به دانشمندان عصبشناس در فهم مکانيسمهاي پيچيده مغزمان کمک ميکنند.بيمارياي به نام پروسوپاگنوزيا، يا کوري چهره وجود دارد که در آن شناخت و تميز دادن چهرهها مختل ميشود. اگر به کساني که اين مشکل را دارند، عکس بالا را نشان بدهيد، بلافاصله متوجه مشکل ميشوند! دو و نيم درصد مردم اين طوري هستند. ( اي داد!!!!من که سريع متوجه شدم مشکلش چيهيعني منم از اين بيماريا دارم؟)