ماشين شيک و شاسي بلند، ويلاي دوبلکس در شمال، آپارتمان مجهز به سونا و جکوزي، شغل پر درآمد، مسافرت خارج، ... يک پسر ايده آل! اندامي زيبا، قدي بلند، کمري باريک، موهاي فشن، بيني عمل کرده، آرايشي غليط، لباسي چسبان، خالکوبي روي بدن، سيگار، ... يک دختر ايده آل!
معيارهايي که امروزه گريبانگير برخي افراد جامعه گرديده است. شايد از تبعات جامعه مدرن باشد و يا تغيير الگويي متاثر از تغيير نسل و يا بدليل هويتي گم شده. مبارزه اي تنگاتنگ بين دختران و پسراني که رگ خواب همديگر را پيدا کرده اند و در جدالي جنسيتي سعي در حذف رقباي خود دارند. غرقند در هيجانات دوران جواني که البته بايد تخليه شود. زماني که پيروز مي شوند حس ميکنند به حاشيه اي امن رسيده اند. توهمي سرشار از بي سرانجامي ها.
زماني که اخلاقيات حرف زيادي براي گفتن ندارند. تجملات و ظاهرسازي ها بازاري گرم پيدا کرده اند. صداقت و وفاداري نشانه ضعف است و دروغ و ريا مظهر ذکاوت. پسراني که تا دندان خود را مجهز به ادواتي همچون اتومبيلهاي گران قيمت و مدل بالا مي کنند، دختراني که با شور و اشتياق به چنين پسراني چراغ سبز نشان مي دهند.
صحبت از ايده آلهايي است که به سرعت درحال رشد و گسترش در ميان نسل جوان است. معيارهايي که رنگ بوي ماديات ميدهند و در عمل نشاني از موفقيت ندارند. ميل روز افزون برخي از دختران به جاذبه هاي مالي پسران و بالعکس از يک دگرگوني تلخ فرهنگي دارد.
بديهي است زماني که پسري نگاه هاي حسرت آلود دختراني را مي بيند که بسوي اتومبيلي گرانقيمت خيره شده اند و درحال تعريف و تمجيد از آن هستند، تصور ميکند که قدرت و برگ برنده اش براي جذب دختر مورد علاقه خود، مسائل مادي است و در مقابل وقتي دختري نظاره گرٍ توجه بيش از حد پسران ديگر به دختري است که خود را شبيه مانکن ها درآورده، ناخودآگاه ترقيب ميشود تا براي جذب پسر مورد علاقه اش، متوسل به ظاهرسازي به گونه اي نامتعارف گردد.
تحليلي دقيق تر از علل پيدايش و نتايج اينگونه الگوهاي رفتاري ميتواند حقايقي را نمايان کند که باعث اصلاح و تغيير مسير افراد شود. کساني که راه را گم کرده اند که در پي رسيدن به آمال و آرزوهاي خود قرباني اشتباهاتي جبران ناپذير ميگردند. تقليد کورکورانه از اطرافيان، مهيا نبودن بسترهاي فرهنگي مناسب، حس رقابت ناسالم و عدم وجود شرايط مناسب براي تخليه هيجانات به افزايش اينگونه ناهنجاري هاي اجتماعي مي انجامد.
چه بسا دختران و پسراني که به دليل داشتن چنين برداشتي از زندگي دچار ناکامي، بن بست، افسردگي و نا اميدي شده اند و عمرشان در پي يافتن "ايده آل"هاي خود تباه و نابود گشته است. بايد دانست که اتلاف عمر مسئله اي نيست که براحتي بتوان از کنار آن گذر کرد. وقتي ميتوان آسانتر انتخاب کرد، واقع گرا بود، انسان را بخاطر "انسان" بودنش پذيرفت، چرا انحراف از مسير صحيح؟
دختري که به صرف وضعيت مالي يک پسر جذب وي ميشود و در سر افکاري مادي مي پروراند بايد بدانند آن پسر نيز به احتمال زياد به دليل جذابيت هاي ظاهري و نه انگيزه هاي عاطفي به سوي او گرايش پيدا کرده است بنابراين اگر دختري با جذابيتهاي بيشتر سر راه آن پسر قرار بگيرد، قدر مسلم، ديگر جايي در قلبش! نخواهد داشت. راهي که انتهايش شکست و سر خوردگي است. پسراني که با رخ نمايي و نمايش ثروت خود دختري را مچذوب خود ميکنند بايد مطلع باشند که اگر پسري متمول تر سر راه آن دختر قرار بگيرد، بازنده ميدان رقابت خواهند بود.
از طرف ديگر اگر پسري متوجه شود که هدف اصلي دختري از ارتباط با او مسائل مادي بوده است احساسي که درونش بوجود مي آيد مانند احساس دختري است که متوجه شود هدف اصلي پسر مورد علاقه اش از برقراري ارتباط با او، فقط لذت بوده است.
پسراني که از اسلحه "ثروت" و "زبان" براي جذب دختران استفاده ميکنند سعي در موفقيت حداکثري دارند بدين معنا که چون از مادي گرايي برخي دختران اطلاع دارند تلاش مي کنند با چرب زباني و دادن وعده هاي پوچ و تو خالي براي اثبات و ارتقاي اعتماد بنفس خود، صاحب افراد گوناگون شوند و تا حد امکان با احساسات آنها بازي نمايند. آنها تصور ميکنند که با "پول" ميتوانند مالک "دلها" شوند. اين دسته از پسران معمولاً براي معشوقه خود "تاريخ انقضاء" تعيين ميکنند و از هيچگونه تعهد اخلاقي و وفاداري برخوردار نيستند.
"پسر خوبيه چون خوب خرج ميکنه"، اين جمله را دختراني بکار ميبرند که هدفي جز سوء استفاده مالي در سر ندارند. آنها براي "تفريح" مي آيند و رابطه شان خالي از عواطف و احساسات است. براحتي از "معشوق" خود ميگذرند و جذب ديگري ميشوند. مرتب و به عناوين مختلف سعي ميکنند منافع مادي بيشتر کسب نمايند و از اين طريق ار