ارغوان بردو


تعداد بحث های ایجاد شده: 78
امتیاز بحث های ایجاد شده: 245

تعداد بازدید: 508
امتیاز بحث: 5

افسردگي آلبرت انيشتن بخاطر نمره هاي آنچناني!
1389/10/08

آلبرت انيشتن پس از آن که موفق نشد به‌خاطر نمرات نه چندان درخشانش آن حرفه‌ي دانشگاهي را که از نوجواني آرزو مي‌کرد به دست آورد، بسيار افسرده شده بود. پدرش که از افسردگي فرزند رنج مي‌برد، نامه‌اي به شرح زير براي ويلهلم اُسوالد، استاد دانشگاه لايپزيگ فرستاد، تا او را قانع کند تا فرزندش را به عنوان دستيار بپذيرد:

13 آوريل 1901
استاد ويلهلم اُسوالد
دانشگاه لايپزيگ
لايپزيگ، آلمان
استاد ارجمند!

خواهشمندم پدري را که براي سود فرزندش آن اندازه جسور است که به شما استاد عالي‌قدر، روي آورده است ببخشيد.

سخن را اين‌گونه آغاز مي‌کنم که فرزندم آلبرت 22 ساله است، در دانشگاه صنعتي زوريخ براي چهار سال تحصيل کرده است و تابستان گذشته امتحانات پاياني خود را در رياضيات و فيزيک با موفقيت کامل گذرانده است. از آن پس با ناکامي تلاش کرده است تا موقعيتي را به عنوان دستيار بيابد تا بتواند تحصيلات خود را در فيزيک نظري و تجربي ادامه دهد. همه در مقام ارزيابي او، استعدادش را مي‌ستايند. به هر طريق من مي‌توانم به شما تضمين دهم که او بسيار کوشا و پرتلاش است و عاشقانه مجذوب دانش است.

فرزندم که به‌خاطر نداشتن کار از مسير اصلي زندگي‌اش دور افتاده است، عميقاً ناراحت است و روزبه‌روز منزوي‌تر مي‌شود. به‌علاوه او از اين فکر که باري بر دوش ما قشر متوسط است زجر مي‌کشد. استاد عالي‌قدر! از آن‌جا که شما در ميان ديگر استادان فيزيک، مورد ستايش و احترام فرزند من مي‌باشيد، بدون تعارف از شما متواضعانه مي‌خواهم تا مقاله‌ي او را که در «سالنامه‌ي فيزيک [1]» چاپ شده است بخوانيد و اگر ممکن است چند کلمه‌اي را براي او بنگاريد تا شايد او علاقه به زندگي و کار را باز يابد.

هم‌چنين، اگر اکنون يا پاييز بعد منصب دستياري را به او اختصاص دهيد، سپاس من مرزي را نخواهد شناخت.

بار ديگر از شما مي‌خواهم تا گستاخي مرا ببخشيد. هم‌چنين بايد بدون تعارف عرض کنم که فرزندم از اين اقدام نامتعارف من اطلاعي ندارد.

ارادتمند شما استاد عالي‌قدر
هرمن انيشتين

به اين نامه هيچ زمان پاسخي داده نشد. اگر چه تلاش پدر ناموفق نماند.

مارسل گراسمن (Marcel Grossman)، دوست دوره‌ي دانشگاه انيشتين که جزواتش باعث شده بود انيشتين لااقل معدل متوسط کسب کند، بار ديگر به کمک او شتافت و کاري در اداره‌ي ثبت اختراعات براي او پيدا کرد. در طول روز، در اداره‌ي ثبت اختراعات او تنها براي لحظاتي کوتاه فرصت آن را مي‌يافت تا چيزي را محاسبه و يادداشت کند، زيرا کارفرمايش دائماً مواظب او بود. گويا حتي ساعات کار در اداره‌ي ثبت اختراعات هم به ضرر او انتخاب شده بودند، چون زماني که او از سر کار تعطيل مي‌شد، کتاب‌خانه‌ي علوم شهر برن(Bern) بسته بود. با اين‌حال او هر روز ساعاتي را به انديشيدن به مسايل اساسي فيزيک آن روز اختصاص مي‌داد.

او دوستانش را که همه در جمع دانشگاهيان آن زمان ناشناخته بودند، به طور منظم ملاقات مي‌کرد و با آنان در مورد علم و فلسفه به بحث و گفت‌وگو مي‌پرداخت. آنان خويشتن را آکادمي المپياد (Olympia Academy) نام نهاده بودند. سال 1905، سالي بود که انيشتين آن را سال شگفتي‌آور «annus mirabilis» زندگي خود مي‌دانست او شش مقاله‌ي بنيادي را در اين سال در "سالنامه‌ي فيزيک" منتشر کرد. اين سال يکي از پربارترين سال‌هاي زندگي انيشتين بود. تئوري‌هاي او در ابتدا با ترديدِ جامعه‌ي علمي روبه‌رو شدند ولي پس از مدتي از او دعوت شد تا تئوري‌هاي خود را در کنفرانس سالانه‌ي فيزيک‌دانان آلمان ارائه کند. در سال 1909به او منصب دانش‌ياري دانشگاه زوريخ پيشنهاد شد و پس از مدتي از او دعوت شد تا منصب استادي دانشگاه آلماني "پراگ" را به عهده بگيرد. اين‌گونه بود که انيشتين توانست کم‌کم در جامعه‌ي علمي جاي خود را باز کند.



نظرات کاربران
ترتیب نظرات: جدیدترین به قدیمی ترین
maryam ... (1389/11/14 22:44:14)

من ميگم دانشجويان پيام نور هرکدوم واسه خودشون انيشتن هستند

(البته اونايي که 9ترم به بالا تموم مي کنن) فقط کسي نيست کشفشون کنه 



عالم Alem ... (1389/10/08 22:15:1)
درووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود

البته نقش دوست دختر اينشتين هم پر رنگ و تعيين کننده بوده که در رياضيات ايشون رو ياري مي کرد .


 1  
تمام حقوق برای سایت Tamoochin.com محفوظ است
©2024 Tamoochin.com | TCOM